آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ مهر ۱۴۰۳

    Consistent

    kənˈsɪstnt kənˈsɪstnt

    صفت تفضیلی:

    more consistent

    صفت عالی:

    most consistent

    معنی consistent | جمله با consistent

    adjective C2

    (شخص) ثابت‌قدم، باثبات، راسخ، پابرجا، منطقی، اصولی، (رفتار، استدلال و غیره) محکم، استوار، منسجم، متین، یکدست، یکپارچه

    consistent soil

    خاک سفت و به‌هم‌چسبیده، کلوخ

    Her consistent efforts led to impressive results.

    تلاش‌های مداوم او به نتایج چشمگیری منجر شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The team's performance has been consistent throughout the season.

    عملکرد این تیم در طول فصل باثبات بوده است.

    The results were consistent across all tests conducted.

    در تمام آزمایش‌های انجام‌شده نتایج یکسان بود.

    The brand is known for its consistent quality.

    این برند به دلیل کیفیت ثابت خود شناخته‌شده است.

    adjective

    سازگاری، دمساز، موافق، همساز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    His deeds were not consistent with his words.

    کردار او با گفتارش جور در نمی‌آمد. (تناقض داشت)

    a consistent style in painting

    سبک نقاشی عاری از بی‌قاعدگی یا تناقض

    noun

    هم‌زیست، هم‌بود

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد consistent

    1. adjective constant, regular
      Synonyms:
      steady regular same even true constant dependable persistent expected uniform logical rational unchanging unvarying invariable undeviating unfailing homogeneous true to type of a piece
      Antonyms:
      inconsistent irregular varying inconstant erratic disagreeing incongruous
    1. adjective agreeing, compatible
      Synonyms:
      agreeing compatible harmonious congenial agreeable like matching coherent consonant congruous accordant logical all of a piece conforming with according to sympathetic
      Antonyms:
      incompatible disagreeing unsuitable inconsistent unfitting

    سوال‌های رایج consistent

    صفت تفضیلی consistent چی میشه؟

    صفت تفضیلی consistent در زبان انگلیسی more consistent است.

    صفت عالی consistent چی میشه؟

    صفت عالی consistent در زبان انگلیسی most consistent است.

    ارجاع به لغت consistent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «consistent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consistent

    لغات نزدیک consistent

    • - consistency
    • - consistency check
    • - consistent
    • - consistently
    • - consistory
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.