صفت تفضیلی:
more compatibleصفت عالی:
most compatibleهمساز
سازگار، موافق، دمساز، جور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
compatible colors
رنگهای جور
A husband and wife should be compatible.
زن و شوهر باید با هم جور باشند.
These two colors are not compatible.
این دو رنگ به هم نمیخورند.
I.B.M. compatible components
قطعات سازگار با کامپیوترهای آی.بی.ام
جور بودن با، خوردن به، سازگار بودن با
سازگاری در ازدواج، توافق در زناشویی، همسازی در زناشویی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «compatible» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/compatible