با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Antagonistic

ænˌtæɡəˈnɪstɪk ænˌtæɡəˈnɪstɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مخالفت‌آمیز، خصومت‌آمیز، رقابت‌آمیز
- From the start he has been antagonistic toward this government.
- او از ابتدا با این دولت خصومت داشته است.
- He is antagonistic.
- او سر عناد دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antagonistic

  1. adjective opposing
    Synonyms: hostile, inimical, unfriendly, combative
    Antonyms: friendly, kind, agreeable

ارجاع به لغت antagonistic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antagonistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antagonistic

لغات نزدیک antagonistic

پیشنهاد بهبود معانی