فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Antagonize

ænˈtæɡənaɪz ænˈtæɡənaɪz

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

مخالف کردن، دشمن کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He had antagonized all of the neighbors.

او همه‌ی همسایه‌ها را با خود بد کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antagonize

  1. verb cause problem; oppose
    Synonyms:
    annoy irritate offend anger repel counteract neutralize struggle alienate work against insult estrange
    Antonyms:
    help aid agree

ارجاع به لغت antagonize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antagonize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/antagonize

لغات نزدیک antagonize

پیشنهاد بهبود معانی