امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hostile

ˈhɑːstl / / ˈhɑːstaɪl ˈhɒstaɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more hostile
  • صفت عالی:

    most hostile

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
دشمن، خصومت‌آمیز، ستیزه‌جو، ضد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- hostile aircraft
- هواپیماهای دشمن
- a hostile glance
- نگاه کینه‌آمیز
- hostile to reform
- مخالف اصلاحات
- The Moon's atmosphere is hostile to life.
- محیط ماه برای زندگی ناسازگار است.
- a hostile takeover of the company
- قبضه کردن خصم‌آمیز شرکت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hostile

  1. adjective antagonistic, mean
    Synonyms:
    adverse alien allergic anti argumentative bellicose belligerent bitter catty chill cold competitive contentious contrary disapproving dour hateful ill-disposed inhospitable inimical malevolent malicious malignant militant nasty opposed opposite oppugnant ornery pugnacious rancorous scrappy sour spiteful surly unfavorable unfriendly unkind unpropitious unsociable unsympathetic unwelcoming viperous virulent vitriolic warlike
    Antonyms:
    agreeable friendly gentle kind nice welcoming

ارجاع به لغت hostile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hostile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hostile

لغات نزدیک hostile

پیشنهاد بهبود معانی