صفت تفضیلی:
more pugnaciousصفت عالی:
most pugnaciousپرخاشجو، ستیزهجو، جنگجو (وابسته به فردی که تمایل زیادی به مبارزه، درگیری یا بحثهای سخت دارد)
The pugnacious soldier never feared to confront the enemy head-on.
سرباز جنگجو هرگز از رویارویی مستقیم با دشمن نمیترسید.
The pugnacious politician was always ready to challenge his opponents.
سیاستمدار ستیزهجو همیشه آماده بود تا رقبای خود را به چالش بکشد.
The pugnacious teenager often argued with his parents over trivial matters.
نوجوان پرخاشجو اغلب بر سر مسائل بیاهمیت با والدینش مشاجره میکرد.
پرخاشجویانه، ستیزهجویانه، جنگجویانه، خصمانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her pugnacious remarks during the meeting created tension among the colleagues.
سخنان خصمانهی او در طول جلسه، تنشهایی را میان همکاران ایجاد کرد.
The pugnacious tone of the article caused it to be criticized by many readers.
لحن ستیزهجویانهی مقاله باعث شد که بسیاری از خوانندگان آن را مورد انتقاد قرار دهند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pugnacious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pugnacious