صفت تفضیلی:
saltierصفت عالی:
saltiestنمکین، شور
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This food is too salty.
این خوراک خیلی شور است.
the salty air of Chamkhalleh beach
هوای دریایی کرانهی چمخاله
the new teacher's salty humour
شوخطبعی بامزهی معلم جدید
She became a bit too salty in her criticisms.
در انتقادات خود قدری تندی به خرج داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «salty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salty