فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Saline

ˈseɪlaɪn ˈseɪlaɪn

صفت تفضیلی:

more saline

صفت عالی:

most saline

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

محلول نمک، درجه شوری، نمک‌دار، نمکین، شور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a saline solution

محلول نمکدار

a saline taste

مزه‌ی شور

نمونه‌جمله‌های بیشتر

saline deposits

نهشت‌های نمکی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد saline

  1. noun an isotonic solution of sodium chloride and distilled water
    Synonyms:
    saline-solution
  1. adjective
    Synonyms:
    salty brackish briny alkaline

ارجاع به لغت saline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «saline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/saline

لغات نزدیک saline

پیشنهاد بهبود معانی