آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Unsalted

ʌnˈsɔːltɪd ʌnˈsɔːltɪd

معنی unsalted | جمله با unsalted

adjective

بی نمک، بدون چاشنی نمک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

unsalted chicken

مرغ بدون نمک

unsalted butter

روغن بدون نمک

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unsalted

  1. adjective without salt or seasoning
    Synonyms:

ارجاع به لغت unsalted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unsalted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unsalted

لغات نزدیک unsalted

پیشنهاد بهبود معانی