آخرین به‌روزرسانی:

Piquant

ˈpiːkənt ˈpiːkənt

صفت تفضیلی:

more piquant

صفت عالی:

most piquant

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(به‌طور خوشایند) تند‌و‌بامزه، ادویه‌دار، اشتهاانگیز، انگیزان، جالب، هیجان‌انگیز، خوشایند، دل‌انگیز

her poetry is never dull and often piquant.

شعر او هرگز ملال‌آور نیست و اغلب د‌ل‌انگیز است.

a piquant sauce.

یک سس تند و خوشمزه.

adjective

(قدیمی) تلخ، خیلی‌تند، نیشدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد piquant

  1. adjective flavorful, biting
    Synonyms:
    spicy sharp pungent tangy tart zesty peppery savory spirited lively snappy racy zestful interesting well-flavored stimulating provocative with a kick stinging sparkling highly-seasoned
    Antonyms:
    bland dull

سوال‌های رایج piquant

صفت تفضیلی piquant چی میشه؟

صفت تفضیلی piquant در زبان انگلیسی more piquant است.

صفت عالی piquant چی میشه؟

صفت عالی piquant در زبان انگلیسی most piquant است.

ارجاع به لغت piquant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «piquant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/piquant

لغات نزدیک piquant

پیشنهاد بهبود معانی