فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Zesty

zest zest
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( zesty ) خوشمزه، بامزه، بارغبت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zesty

  1. adjective affecting the organs of taste or smell with a strong and often harsh sensation
    Synonyms:
    spicy sharp pungent piquant savory savoury zestful poignant yeasty barmy

ارجاع به لغت zesty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zesty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zesty

لغات نزدیک zesty

پیشنهاد بهبود معانی