امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Zesty

zest zest
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( zesty ) خوشمزه، بامزه، بارغبت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zesty

  1. adjective Affecting the organs of taste or smell with a strong and often harsh sensation
    Synonyms: piquant, spicy, pungent, sharp, zestful, savory, poignant, yeasty, savoury, barmy

ارجاع به لغت zesty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zesty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zesty

لغات نزدیک zesty

پیشنهاد بهبود معانی