امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Snappy

ˈsnæpi ˈsnæpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
گاز‌گیر، سرزنده، باروح، جرقه‌دار، شیک، تند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a snappy reply
- پاسخ بی‌درنگ
- a snappy pace
- گام‌های تند
- snappy weather
- هوای سوزدار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snappy

  1. adjective nasty, irritable
    Synonyms: cross, disagreeable, edgy, fractious, hasty, huffy, petulant, quick-tempered, snappish, tart, testy, touchy, waspish
    Antonyms: happy, nice, pleasant
  2. adjective fashionable
    Synonyms: chic, classy, dapper, dashing, fly, in good taste, modish, natty, sharp, smart, stylish, swank, tony, trendy, up-to-the-minute, with style
    Antonyms: old, old-fashioned, outdated, unfashionable
  3. adjective fast
    Synonyms: abrupt, breakneck, expeditious, fleet, harefooted, hasty, immediate, instant, on-the-spot, quick, rapid, speedy, sudden, swift, unpremeditated
    Antonyms: delayed, slow, sluggish

Idioms

ارجاع به لغت snappy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snappy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snappy

لغات نزدیک snappy

پیشنهاد بهبود معانی