فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Chic

ʃiːk ʃiːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun adjective
    شیک، مد، باب روز، زیبا
    • - She is very chic.
    • - او خیلی شیک است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chic

  1. adjective fashionable
    Synonyms: chichi, clean, current, dap, dapper, dashing, elegant, exclusive, faddish, last word, latest thing, mod, modern, modish, natty, sharp, smart, stylish, swank, trendy, voguish, with-it
    Antonyms: dull, old-fashioned, out-moded, unfashionable

ارجاع به لغت chic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chic

لغات نزدیک chic

پیشنهاد بهبود معانی