Outdated

ˌaʊtˈdeɪtɪd ˌaʊtˈdeɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more outdated
  • صفت عالی:

    most outdated

توضیحات

همچنین می‌توان از out-of-date به‌جای outdated استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
قدیمی، منسوخ، ازمدافتاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- It is an outdated and inefficient system.
- این یک سیستم قدیمی و ناکارآمد است.
- an outdated telephone directory
- کتاب راهنمای (شماره‌های) تلفن که قدیمی شده است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outdated

  1. adjective old-fashioned
    Synonyms: anachronous, antiquated, antique, archaic, back number, behind the times, dated, démodé, dusty, has-been, moth-eaten, musty, not with it, obsolete, old, old-hat, out, outmoded, out-of-style, passé, square, tired, unfashionable, vintage
    Antonyms: current, fashionable, modern, new, popular, up-to-date

لغات هم‌خانواده outdated

ارجاع به لغت outdated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outdated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outdated

لغات نزدیک outdated

پیشنهاد بهبود معانی