امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Antique

ˌænˈtiːk ˌænˈtiːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    antiques

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adjective B1
کهنه، عتیقه، باستانی، قدیمی باارزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a collection of antique relics
- مجموعه‌ای از آثار عتیقه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antique

  1. adjective old
    Synonyms:
    aged ancient elderly obsolescent obsolete outdated out-of-date prehistoric superannuated
    Antonyms:
    modern new recent up-to-date
  1. adjective old-fashioned
    Synonyms:
    antiquarian archaic classic obsolete olden outdated vintage
    Antonyms:
    current fresh modern
  1. noun old object, often of great value
    Synonyms:
    antiquity artifact bygone heirloom monument objet d’art rarity relic ruin vestige

ارجاع به لغت antique

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antique» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antique

لغات نزدیک antique

پیشنهاد بهبود معانی