صفت تفضیلی:
more elderlyصفت عالی:
most elderlyپابهسن گذاشته، مسن، سالخورده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
an elderly lady
بانوی مسن و باتجربه
an elderly man
مرد سالخورده و باتجربه
get elderly
پا به سن گذاشتن
شخص سالمند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the elderly
افراد مسن، مسنها، پیرها، سالخوردگان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «elderly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elderly