آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Elderly

ˈeldərli ˈeldəli

صفت تفضیلی:

more elderly

صفت عالی:

most elderly

معنی elderly | جمله با elderly

adjective B1

پابه‌سن گذاشته، مسن، سالخورده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

مشاهده

an elderly lady

بانوی مسن و باتجربه

an elderly man

مرد سالخورده و باتجربه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

get elderly

پا به سن گذاشتن

noun countable

شخص سالمند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the elderly

افراد مسن، مسن‌ها، پیرها، سالخوردگان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد elderly

  1. adjective in old age
    Synonyms:
    old aged aging declining gray tired ancient venerable over the hill no spring chicken long in tooth been around retired hoary lot of mileage on last leg
    Antonyms:

سوال‌های رایج elderly

صفت تفضیلی elderly چی میشه؟

صفت تفضیلی elderly در زبان انگلیسی more elderly است.

صفت عالی elderly چی میشه؟

صفت عالی elderly در زبان انگلیسی most elderly است.

ارجاع به لغت elderly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elderly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elderly

لغات نزدیک elderly

پیشنهاد بهبود معانی