Ancient

ˈeɪnʃnt ˈeɪnʃnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ancients
  • صفت تفضیلی:

    more ancient
  • صفت عالی:

    most ancient

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective A2
باستانی، دیرینه، قدیمی، کهن، کهنه، پیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- ancient Greece
- یونان باستان
- ancient Iranian legends
- افسانه‌های باستانی ایران
- old men with ancient faces
- پیرمردانی با صورتهای پرچین و چروک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ancient

  1. adjective old, often very old
    Synonyms: aged, age-old, antediluvian, antiquated, antique, archaic, back number, been around, bygone, creaky, early, elderly, few miles on, fossil, hoary, lot of mileage, moth-eaten, obsolete, older, old-fashioned, old goat, oldie, outmoded, out-of-date, primal, primeval, primordial, relic, remote, rusty, superannuated, timeworn, venerable, worse for wear
    Antonyms: modern, new, young

ارجاع به لغت ancient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ancient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ancient

لغات نزدیک ancient

پیشنهاد بهبود معانی