صفت تفضیلی:
creakierصفت عالی:
creakiestجیرجیرکننده ،غژغژکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The creaky old ladder wobbled.
نردبان کهنه و غژغژی لمبر میخورد.
the creakiest wheel gets oiled first
چرخ پر سروصداتر اول روغنکاری میشود، به اشخاص پر سروصدا زودتر توجه میشود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «creaky» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/creaky