کهنه، قدیمی، غیرمصطلح (بهواسطهی قدمت)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the previous government and its archaic methods
دولت قبلی و روشهای کهنهی آن
Some of those archaic laws were in need of modification.
برخی از آن قوانین کهنه نیاز به تعدیل داشتند.
"Thou" is an archaic form of "you."
thou شکل قدیمی you است.
کلمهی «archaic» در زبان فارسی به معنای «کهنه»، «قدیمی»، یا «منسوخ» ترجمه میشود.
این واژه معمولاً برای توصیف چیزهایی به کار میرود که به دوران گذشته تعلق دارند و دیگر در زمان حاضر کاربرد یا رواج ندارند، بهویژه در زبان، هنر، یا آداب و رسوم. با این حال، «archaic» صرفاً به معنای چیزی «بیارزش» یا «بیفایده» نیست؛ گاهی این واژه بار معنایی مثبت دارد و اشاره به اصالت، تاریخ، یا زیباییهای نهفته در گذشته میکند.
در زبانشناسی، «archaic» برای توصیف واژهها یا ساختارهای زبانی که از رواج افتادهاند به کار میرود. مثلاً در زبان انگلیسی، کلماتی مانند thou, thee, hath, یا wherefore، امروزه بهندرت در گفتار روزمره استفاده میشوند، اما در آثار شکسپیر یا کتاب مقدس یافت میشوند. این واژهها را «archaic forms» مینامند. چنین عناصر زبانی برای مطالعهی تحول زبان بسیار مهماند، زیرا نشان میدهند که چگونه ساختارهای نحوی و واژگان در گذر زمان تغییر میکنند. در عین حال، استفادهی آگاهانه از واژههای archaic در شعر یا نثر میتواند حالوهوایی تاریخی، باشکوه یا رسمی به متن ببخشد.
در تاریخ و باستانشناسی، واژهی «archaic» به دورههای بسیار قدیمی تمدن بشر اشاره دارد. برای مثال، در تاریخ هنر یونان، «Archaic Period» به بازهای میان قرن هشتم تا ششم پیش از میلاد گفته میشود، زمانی که مجسمهسازی و نقاشی در حال گذار از سادگی به سوی واقعگرایی بود. در این معنا، «archaic» نه نشانهی عقبماندگی، بلکه مرحلهای بنیادین در شکلگیری تمدن محسوب میشود. آثار این دوران بهخاطر سادگی، تقارن، و صداقت بیانی خود مورد تحسین قرار میگیرند، و مطالعهی آنها به درک سیر تحول فرهنگی و زیباییشناسی بشر کمک میکند.
از دیدگاه فرهنگی و اجتماعی، «archaic» گاه به باورها، رسوم یا ساختارهایی اطلاق میشود که دیگر با واقعیتهای زمانه همخوان نیستند. مثلاً ممکن است گفته شود: «The law is archaic and needs reform» — یعنی آن قانون منسوخ شده و باید اصلاح گردد. در این کاربرد، واژه بار منفی دارد و بر ضرورت تغییر یا نوسازی تأکید میکند. چنین استفادهای در گفتمانهای مدرن و اجتماعی رایج است، زیرا جوامع همواره میان حفظ سنتها و انطباق با دنیای نو در تعادلاند.
در عین حال، واژهی «archaic» میتواند جنبهای زیباشناختی و احساسی هم داشته باشد. برخی نویسندگان و هنرمندان از عناصر کهن یا «archaic imagery» برای القای حس اصالت، رمزآلودگی یا پیوند با گذشته استفاده میکنند. برای نمونه، یک نقاش ممکن است سبک کهنی را در آثار خود احیا کند تا روح زمانهای دور را زنده کند. در ادبیات نیز، نویسندگان گاه آگاهانه از زبان archaic استفاده میکنند تا لحن متن را باشکوهتر، شاعرانهتر یا اسطورهایتر سازند. در چنین مواردی، «کهنگی» نه نشانهی فرسودگی، بلکه جلوهای از ماندگاری و شکوه است.
«archaic» یادآور رابطهی دوگانهی انسان با گذشته است. از یک سو، ما از کهنه و منسوخ میگریزیم تا با پیشرفت همگام شویم؛ از سوی دیگر، در اعماق ذهن و فرهنگ، به ریشهها و اشکال اولیهی زندگی دلبستگی داریم. هر پدیدهی «archaic» حامل اثری از آغاز است؛ از لحظهای که زبان، هنر یا اندیشه نخستین بار شکل گرفت. واژهی «archaic» تنها توصیف چیزی قدیمی نیست، بلکه اشارهای به حافظهی تاریخی بشر دارد — جایی که گذشته، هنوز در زیر لایههای اکنون، زنده و قابل درک است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «archaic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/archaic