صفت تفضیلی:
more primitiveصفت عالی:
most primitiveبدوی، اولیه، اصلی، باستانی، قدیمی، ابتدایی، ساده، بیتمدن، مربوط به انسانهای اولیه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The early humans used primitive tools made from stone and bone.
انسانهای اولیه از ابزارهای ابتدایی از جنس سنگ و استخوان استفاده میکردند.
The primitive writing system consisted of simple pictograms and symbols.
سیستم نوشتاری اولیه شامل تصویرنگاشتها و نمادها بود.
primitive Germanic
زبان آلمانی آغازین
primitive art
هنر انسانهای اولیه
primitive men
انسانهای آغازین
primitive weapons
جنگافزارهای ساده
primitive function
تابع اولیه
انسان اولیه، انسان نخستین، انسان بیتمدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
teaching atomic physics to a bunch of primitives
آموختن فیزیک اتمی به یک دسته انسان بیتمدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «primitive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/primitive