آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Primitive

    ˈprɪmətɪv ˈprɪmətɪv

    صفت تفضیلی:

    more primitive

    صفت عالی:

    most primitive

    معنی primitive | جمله با primitive

    adjective C1

    بدوی، اولیه، اصلی، باستانی، قدیمی، ابتدایی، ساده، بی‌تمدن، مربوط به انسان‌های اولیه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    The early humans used primitive tools made from stone and bone.

    انسان‌های اولیه از ابزارهای ابتدایی از جنس سنگ و استخوان استفاده می‌کردند.

    The primitive writing system consisted of simple pictograms and symbols.

    سیستم نوشتاری اولیه شامل تصویرنگاشت‌ها و نمادها بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    primitive Germanic

    زبان آلمانی آغازین

    primitive art

    هنر انسان‌های اولیه

    primitive men

    انسان‌های آغازین

    primitive weapons

    جنگ‌افزارهای ساده

    primitive function

    تابع اولیه

    noun countable

    انسان اولیه، انسان نخستین، انسان بی‌تمدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    teaching atomic physics to a bunch of primitives

    آموختن فیزیک اتمی به یک دسته انسان بی‌تمدن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد primitive

    1. adjective ancient, original
      Synonyms:
      old early first original basic fundamental primary essential elementary archaic primeval primordial pristine underlying undeveloped unevolved underived underivative substratal primal
      Antonyms:
      new modern current present
    1. adjective barbaric, crude
      Synonyms:
      rude rough wild savage uncivilized brutish animal barbarous untamed raw crude simple ignorant natural fierce untrained unrefined unsophisticated uneducated untutored untaught nonliterate preliterate underdeveloped undeveloped uncultured uncultivated austere barbarian childlike atavistic vestigial rudimentary
      Antonyms:
      sophisticated cultured modern

    سوال‌های رایج primitive

    صفت تفضیلی primitive چی میشه؟

    صفت تفضیلی primitive در زبان انگلیسی more primitive است.

    صفت عالی primitive چی میشه؟

    صفت عالی primitive در زبان انگلیسی most primitive است.

    ارجاع به لغت primitive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «primitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/primitive

    لغات نزدیک primitive

    • - primiparity
    • - primiparous
    • - primitive
    • - primitive root
    • - primitivism
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.