پیشین، اولی، طبیعی و دستنخورده، تروتازه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
pristine beauty
زیبایی بیخدشه
A layer of pristine snow covered the ground.
برف تازه و دستنخوردهای زمین را پوشانده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pristine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pristine