شکل جمع:
animalsجانور، حیوان، چهارپا، پستاندار، انسان ددمنش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
They used to hunt wild animals for food.
آنان حیوانات وحشی را برای خوراک شکار میکردند.
domestic animals
حیوانات اهلی
farm animals
احشام
It is the animal in him.
این خوی ددمنشانهی اوست.
(انسان یا شی) گونه، نوع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
An English socialist is a very different animal from his European counterparts.
سوسیالیست انگلیسی با همتایان اروپایی خود فرق بسیار دارد.
مربوط به روح و جان یا اراده، حس و حرکت
حیوانی، جانوری
A kind of animal instinct warned him of danger.
غریزهی حیوانی بهخصوصی او را از خطر آگاه کرد.
He had a kind of animal courage.
او از نوعی شجاعت حیوانی برخوردار بود.
Her husband was an animal.
شوهرش خوی حیوانی داشت.
جسمانی (در مقابل فکری یا روحانی)، نفسانی
(روانشناسی - رورشاخ) محتوای حیوانی
روانشناسی حیوانی، دد روانشناسی
کلمهی «Animal» در زبان فارسی به «حیوان» ترجمه میشود.
حیوان موجودی زنده است که توانایی حرکت ارادی، تغذیه، تولیدمثل و واکنش به محیط اطراف را دارد. حیوانات برخلاف گیاهان نمیتوانند غذای خود را از طریق فتوسنتز تولید کنند و به همین دلیل برای تأمین انرژی مورد نیاز بدن، به تغذیه از موجودات دیگر وابستهاند. حیوانات در اشکال و اندازههای متنوعی در سراسر کرهی زمین زندگی میکنند؛ از حشرات بسیار کوچک گرفته تا نهنگهای عظیمالجثه در اقیانوسها. این گوناگونی بینظیر، آنها را به یکی از مهمترین اجزای چرخهی حیات تبدیل کرده است.
در ردهبندی زیستی، حیوانات به عنوان یک پادشاهی مستقل (Kingdom Animalia) شناخته میشوند. این پادشاهی شامل جانوران مهرهدار مانند پستانداران، پرندگان، ماهیها، خزندگان و دوزیستان، و همچنین بیمهرگان نظیر حشرات، کرمها، نرمتنان و عنکبوتهاست. بدن بیشتر حیوانات از سلولهای پیچیدهای تشکیل شده که در ساختارهای تخصصی مانند بافتها و اندامها سازمانیافتهاند. توانایی حرکت، تولید صدا، تعامل اجتماعی و یادگیری، از ویژگیهای منحصر به فرد بسیاری از گونههای حیوانی است.
ارتباط انسان با حیوانات قدمتی بسیار طولانی دارد. انسانها از دیرباز حیوانات را اهلی کردهاند تا از آنها برای کشاورزی، حملونقل، محافظت، یا تأمین غذا و پوشاک استفاده کنند. در عین حال، حیوانات همواره نقشی مهم در فرهنگ، اسطورهشناسی، هنر و ادبیات داشتهاند. از شیر بهعنوان نماد قدرت گرفته تا روباه بهعنوان نماد حیلهگری، حیوانات اغلب نمایندهی ویژگیهای انسانی در داستانها و باورهای فرهنگی بودهاند. حضور آنها در نقاشیهای باستانی و متون مذهبی نیز مؤید جایگاه پررنگشان در تاریخ تمدن است.
از منظر اخلاقی و زیستمحیطی، در دهههای اخیر توجه انسانها به حقوق حیوانات افزایش یافته است. فعالان محیطزیست و مدافعان حقوق حیوانات خواستار احترام بیشتر به جانوران، جلوگیری از خشونت علیه آنها و حفظ زیستگاههای طبیعیشان هستند. آزمایشهای حیوانی، سیرکها، باغوحشها، و صنعت گوشت در معرض نقدهای جدی اخلاقی قرار گرفتهاند و بسیاری از افراد سبک زندگی گیاهخواری یا وگان را به دلایل زیستمحیطی یا اخلاقی انتخاب میکنند.
حیوانات نهفقط بهعنوان بخشی از طبیعت، بلکه بهعنوان موجوداتی با احساس، آگاهی نسبی و رفتارهای اجتماعی پیچیده شناخته میشوند. پژوهشهای علمی نشان دادهاند که برخی حیوانات دارای تواناییهایی مانند حل مسئله، استفاده از ابزار، و حتی همدلیاند. این یافتهها نگاه انسان به حیوانات را تغییر داده و به رویکردی همدلانهتر و آگاهانهتر نسبت به سایر موجودات زنده منجر شده است؛ رویکردی که تأکید میکند انسانها بخشی از شبکهی پیچیدهای از زندگیاند که احترام به آن، احترام به خود است.
شکل جمع animal در زبان انگلیسی animals است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «animal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/animal