خرده گرفتن، اعتراض کردن، متوجه شدن، تعیین تقصیر و مجازات (بهوسیلهی دادگاه)نمودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He animadverted upon their drinking habits.
از عادت آنان به مشروبخواری انتقاد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «animadvert» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/animadvert