فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Corporeal

kɔːrˈpɔːriəl kɔːˈpɔːriəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

جسمانی، جسمی، مادی، بدنی، دارای ماده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

corporeal needs

نیازهای بدنی

corporeal existence

هستی (یا حیات) جسمانی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the corporeal world

جهان مادی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corporeal

  1. adjective bodily, physical
    Synonyms:
    physical bodily human material tangible fleshly fleshy mortal corporal substantial sensible objective somatic carnal anatomical
    Antonyms:
    mental spiritual immaterial intangible cerebral

ارجاع به لغت corporeal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corporeal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corporeal

لغات نزدیک corporeal

پیشنهاد بهبود معانی