امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Corporeal

kɔːrˈpɔːriəl kɔːˈpɔːriəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
جسمانی، جسمی، مادی، بدنی، دارای ماده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- corporeal needs
- نیازهای بدنی
- corporeal existence
- هستی (یا حیات) جسمانی
- the corporeal world
- جهان مادی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corporeal

  1. adjective bodily, physical
    Synonyms:
    anatomical carnal corporal fleshly fleshy human material mortal objective phenomenal sensible somatic substantial tangible
    Antonyms:
    cerebral immaterial intangible mental spiritual

ارجاع به لغت corporeal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corporeal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/corporeal

لغات نزدیک corporeal

پیشنهاد بهبود معانی