فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Human

ˈhjuːmən ˈhjuːmən ˈhjuːmən

شکل جمع:

humans

صفت تفضیلی:

more human

صفت عالی:

most human

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective B1

انسانی، دارای خوی انسانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

human voices

صدای انسان‌ها

the human race

نژاد بشر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the commonest human diseases

رایج‌ترین بیماری‌های انسان

human progress

پیشرفت انسان‌ها

human societies

جوامع بشری

in the course of human history

در طول تاریخ بشر

(A. Pope) to err is human; to forgive, divine.

خطاکار انسان است، بخشش‌کار خداوند.

due to human error and not because of machine malfunction

به‌‌دلیل لغزش انسان و نه به واسطه‌ی بد کار کردن ماشین

a human characteristic

یک ویژگی انسانی

Don't expect miracles from him -- He's only human!

از او انتظار معجزه نداشته باش - انسانی بیش نیست!

Dying patients were more in need of human touch than medicine.

بیماران مردنی به تماس دست یک انسان بیشتر نیاز داشتند تا به دارو.

a human act

یک عمل انسانی

Humans are more intelligent than animals.

انسان‌ها از حیوانات باهوش‌ترند.

no wonder if humans become overjoyed....

آدمی‌زاده اگر بر طرب آید چه عجب ....

He considered human beings as worse than bugs.

او انسان‌ها را پست‌تر از حشرات می‌دانست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد human

  1. adjective characteristic of people
    Synonyms:
    personal individual mortal fallible vulnerable anthropomorphic civilized animal bipedal biped fleshly forgivable creatural hominid hominine hominal humanistic anthropological ethnologic ethological
    Antonyms:
    immortal inhuman unmanly
  1. noun person, Homo sapiens
    Synonyms:
    individual creature being body life child character mortal soul biped personage wight
    Antonyms:
    inanimate immortal abstract plant nonentity

Collocations

human being, n.

1- انسان، آدم، آدمی، بشر، انس، آدمی‌زاد، آدمی‌زاده

2- شخص، فرد

human interest

(مجله و روزنامه و غیره) مطلب موردتوجه مردم (مثلاً شرح رویدادهایی که جنبه انسانی دارد)

لغات هم‌خانواده human

ارجاع به لغت human

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «human» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/human

لغات نزدیک human

پیشنهاد بهبود معانی