شکل جمع:
humansصفت تفضیلی:
more humanصفت عالی:
most humanانسانی، دارای خوی انسانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
human voices
صدای انسانها
the human race
نژاد بشر
the commonest human diseases
رایجترین بیماریهای انسان
human progress
پیشرفت انسانها
human societies
جوامع بشری
in the course of human history
در طول تاریخ بشر
(A. Pope) to err is human; to forgive, divine.
خطاکار انسان است، بخششکار خداوند.
due to human error and not because of machine malfunction
بهدلیل لغزش انسان و نه به واسطهی بد کار کردن ماشین
a human characteristic
یک ویژگی انسانی
Don't expect miracles from him -- He's only human!
از او انتظار معجزه نداشته باش - انسانی بیش نیست!
Dying patients were more in need of human touch than medicine.
بیماران مردنی به تماس دست یک انسان بیشتر نیاز داشتند تا به دارو.
a human act
یک عمل انسانی
Humans are more intelligent than animals.
انسانها از حیوانات باهوشترند.
no wonder if humans become overjoyed....
آدمیزاده اگر بر طرب آید چه عجب ....
He considered human beings as worse than bugs.
او انسانها را پستتر از حشرات میدانست.
(مجله و روزنامه و غیره) مطلب موردتوجه مردم (مثلاً شرح رویدادهایی که جنبه انسانی دارد)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «human» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/human