Humankind

ˌhjuːmənˈkaɪnd ˌhjuːmənˈkaɪnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نوع انسان، نوع بشر، بشریت، نژاد انسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد humankind

  1. noun the human race
    Synonyms: community, flesh, Homo sapiens, human beings, humanity, human species, mortality, mortals, people, populace, society

لغات هم‌خانواده humankind

ارجاع به لغت humankind

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humankind» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/humankind

لغات نزدیک humankind

پیشنهاد بهبود معانی