Humanistic

    ˌhjuməˈnɪstɪk ˈhjuːmənɪzəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    مربوط به انسان‌گرایی، انسان‌گرایانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The humanistic approach to psychology emphasizes the importance of individual experiences and personal growth.
    - رویکرد انسان‌گرایانه به روان‌شناسی بر اهمیت تجارب فردی و رشد شخصی تأکید دارد.
    - Humanistic therapies focus on helping individuals develop self-awareness and self-acceptance.
    - تراپی‌های انسان‌گرا بر کمک به افراد برای توسعه‌ی خودآگاهی و پذیرش خود تمرکز دارند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد humanistic

    1. adjective Of or pertaining to Renaissance humanism
      Synonyms: humanist
    2. adjective Marked by humanistic values and devotion to human welfare
      Synonyms: humanist, human-centered, human-centred, humanitarian, humane

    ارجاع به لغت humanistic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «humanistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/humanistic

    لغات نزدیک humanistic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند