Humanist

ˈhjuːməˌnɪst ˈhjuːmənɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    humanists

معنی‌ها

noun adjective
(با H بزرگ) انسان‌گرای، معتقد به اصالت و کفایت انسان، انسان‌مدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun adjective
اهل مطالعه علوم انسانی
noun adjective
(اواخر قرون وسطی در اروپا) اومانیست، مردمی‌گرای
noun adjective
وابسته به انسان‌گرایی
noun adjective
وابسته به اومانیسم، مردمی‌گرایانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد humanist

  1. noun An advocate of the principles of humanism; someone concerned with the interests and welfare of humans
    Synonyms: classicist, altruist, humanitarian, scholastic
  2. adjective Of or pertaining to Renaissance humanism
    Synonyms: humanistic
  3. adjective Marked by humanistic values and devotion to human welfare
    Synonyms: humanistic, human-centred, human-centered, humanitarian, humane

ارجاع به لغت humanist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humanist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/humanist

لغات نزدیک humanist

پیشنهاد بهبود معانی