آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Wight

ˈwaɪt waɪt

معنی wight

noun adjective

مخلوق، موجود زنده، بشر، شخص، خرده، تکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wight

  1. noun a human being; `wight' is an archaic term
    Synonyms:
  1. noun An isle and county of southern England in the English Channel
    Synonyms:
    isle-of-wight

ارجاع به لغت wight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wight

لغات نزدیک wight

پیشنهاد بهبود معانی