آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Cerebral

səˈriː- / / ˈserə- səˈriː- / / ˈserə- ˈserəbrəl ˈserəbrəl

معنی cerebral | جمله با cerebral

noun adjective

مخی، دماغی، مغزی، فکری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

cerebral hemorrhage

خونریزی مغزی

Shakespeare is a more cerebral writer than Moliere.

شکسپیر نویسنده‌ی اندیشمندتری تا مولیر است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cerebral

  1. adjective using one’s brain

Collocations

cerebral cortex

پوسته‌ی مغزی

cerebral hemisphere

نیمکره‌ی مغز

ارجاع به لغت cerebral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cerebral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cerebral

لغات نزدیک cerebral

پیشنهاد بهبود معانی