آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Varmint

ˈvɑːrˌmɪnt ˈvɑːˌmɪnt

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: varment

معنی varmint | جمله با varmint

noun countable informal

حیوان یا حشره‌ی موذی

The town council passed a resolution to control the varmint population in the city.

شورای شهر مصوبه‌ای به‌منظور کنترل جمعیت حشرات موذی شهر تصویب کرد.

The family's garden was destroyed by a group of varments.

گروهی از حیوانات و حشرات موذی [محصولات] باغ این خانواده را نابود کردند.

noun countable informal

شیطون‌بلا، رومخی، یارو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

That varmint stole my wallet!

اون شیطون‌بلا کیف پولم رو دزدید.

I don't trust that varmint.

به اون یارو اعتماد ندارم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد varmint

  1. noun any usually predatory wild animal considered undesirable; e.g., coyote
    Synonyms:
    varment
  1. noun an irritating or obnoxious person
    Synonyms:

ارجاع به لغت varmint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «varmint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/varmint

لغات نزدیک varmint

پیشنهاد بهبود معانی