پزشکی زیستشناسی نخستزا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The primiparous cat gave birth to four healthy kittens.
گربهی نخستزا چهار بچهگربهی سالم به دنیا آورد.
The primiparous woman was excited and nervous about becoming a mother for the first time.
زن نخستزا از اینکه برای اولین بار مادر شود، هیجانزده و بیقرار بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «primiparous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/primiparous