فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Primiparous

praɪˈmɪpɚrəs praɪˈmɪprəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    پزشکی زیست‌شناسی نخست‌زا
    • - The primiparous cat gave birth to four healthy kittens.
    • - گربه‌ی نخست‌زا چهار بچه‌گربه‌ی سالم به دنیا آورد.
    • - The primiparous woman was excited and nervous about becoming a mother for the first time.
    • - زن نخست‌زا از اینکه برای اولین بار مادر شود، هیجان‌زده و بی‌قرار بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت primiparous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «primiparous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/primiparous

لغات نزدیک primiparous

پیشنهاد بهبود معانی