با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Austere

ɒːˈstɪr ɔːˈstɪə / / ɒ- ɔːˈstɪə / / ɒ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سخت، تند و تلخ، ریاضت کش، تیره رنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a man of austere appearance
- مردی با ظاهر سخت‌گیر و مرتاض‌منش
- an austere surrounding
- محیط ساده و عاری از تجمل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد austere

  1. adjective severe in manner
    Synonyms: ascetic, astringent, cold, earnest, exacting, forbidding, formal, grave, grim, hard, harsh, inexorable, inflexible, obdurate, rigid, rigorous, serious, sober, solemn, somber, stern, stiff, strict, stringent, unfeeling, unrelenting
    Antonyms: bland, calm, gentle, meek, mild
  2. adjective refraining; abstinent
    Synonyms: abstemious, ascetic, chaste, continent, economical, puritanical, self-denying, self-disciplined, sober, straightlaced, strict, subdued, unrelenting
    Antonyms: elaborate, encouraging, extravagant, indulgent, spending
  3. adjective grim, barren
    Synonyms: bald, bare, bare-bones, bleak, clean, dour, plain, primitive, rustic, severe, simple, spare, spartan, stark, subdued, unadorned, unembellished, vanilla
    Antonyms: extravagant, luxurious

ارجاع به لغت austere

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «austere» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/austere

لغات نزدیک austere

پیشنهاد بهبود معانی