امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spartan

ˈspɑːrtən ˈspɑːtn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

اسپارتی، آدم دلیر و با انضباط، بی‌تجمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spartan

  1. adjective Practicing great self-denial; - William James
    Synonyms:
    brave courageous bold fearless hardy austere severe disciplined frugal plain simple rigorous ascetic stoical ascetical laconic undaunted doughty warlike

ارجاع به لغت spartan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spartan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spartan

لغات نزدیک spartan

پیشنهاد بهبود معانی