امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stoical

ˈstoʊɪkəl ˈstəʊɪkəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خویشتن‌دار، بردبار، صبور، خویشتن‌دارانه، صبورانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Despite the pain, he was stoical.
- او با وجود درد بردبار بود.
- a stoical determination
- عزمی صبورانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stoical

  1. adjective philosophic, calm
    Synonyms:
    aloof apathetic cool cool as cucumber detached dispassionate dry enduring impassive imperturbable indifferent indomitable long-suffering matter-of-fact patient phlegmatic resigned rolling with punches self-controlled sober stolid unconcerned unemotional unflappable unmoved
    Antonyms:
    anxious depressed stressed upset

ارجاع به لغت stoical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stoical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stoical

لغات نزدیک stoical

پیشنهاد بهبود معانی