آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Long-suffering

lɔːŋˈsʌfərɪŋ lɒŋˈsʌfərɪŋ

معنی long-suffering | جمله با long-suffering

adjective noun

(تحمل مشقات برای مدت طولانی) بردباری دراز مدت، پرشکیبی، شکیبایی زیاد

It shows long-suffering in her to put up with him.

سر کردن با او، بردباری زیاد او را نشان می‌دهد.

noun adjective

بردبار (در درازمدت)، پرشکیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a long-suffering nation

ملتی که مدت‌ها رنج دیده است. (ملت رنج‌دیده)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد long-suffering

  1. adjective enduring or capable of enduring hardship or inconvenience without complaint
  1. noun patient endurance of pain or unhappiness
    Synonyms:
    long-sufferance
  1. noun the capacity of enduring hardship or inconvenience without complaint

ارجاع به لغت long-suffering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «long-suffering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/long-suffering

لغات نزدیک long-suffering

پیشنهاد بهبود معانی