آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Long-suffering

lɔːŋˈsʌfərɪŋ lɒŋˈsʌfərɪŋ

معنی long-suffering | جمله با long-suffering

adjective noun

(تحمل مشقات برای مدت طولانی) بردباری دراز مدت، پرشکیبی، شکیبایی زیاد

It shows long-suffering in her to put up with him.

سر کردن با او، بردباری زیاد او را نشان می‌دهد.

noun adjective

بردبار (در درازمدت)، پرشکیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

a long-suffering nation

ملتی که مدت‌ها رنج دیده است. (ملت رنج‌دیده)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد long-suffering

  1. adjective enduring or capable of enduring hardship or inconvenience without complaint
  1. noun patient endurance of pain or unhappiness
    Synonyms:
    long-sufferance
  1. noun the capacity of enduring hardship or inconvenience without complaint

ارجاع به لغت long-suffering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «long-suffering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/long-suffering

لغات نزدیک long-suffering

پیشنهاد بهبود معانی