(تحمل مشقات برای مدت طولانی) بردباری دراز مدت، پرشکیبی، شکیبایی زیاد
It shows long-suffering in her to put up with him.
سر کردن با او، بردباری زیاد او را نشان میدهد.
بردبار (در درازمدت)، پرشکیب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a long-suffering nation
ملتی که مدتها رنج دیده است. (ملت رنجدیده)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «long-suffering» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/long-suffering