آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Forbearance

fɔːrˈberns fɔːˈbeərəns

معنی forbearance | جمله با forbearance

noun uncountable formal

بردباری، شکیبایی، خویشتن‌داری، گذشت، صبر و تحمل، مدارا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

He showed remarkable forbearance toward those who had wronged him.

او نسبت به کسانی که به او بدی کرده بودند، گذشتِ چشمگیری نشان داد.

Her forbearance in dealing with constant criticism impressed everyone.

شکیبایی او در مواجهه با انتقادهای مداوم همه را تحت‌تأثیر قرار داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He showed forbearance towards offenders.

او نسبت به خطاکاران از خود چشم‌پوشی می‌کرد.

her forbearance in the face of hardships

بردباری و تحمل او در برابر مصائب

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد forbearance

  1. noun resisting, avoidance

سوال‌های رایج forbearance

شکل جمع forbearance چی میشه؟

شکل جمع forbearance در زبان انگلیسی forbearances است.

ارجاع به لغت forbearance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forbearance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forbearance

لغات نزدیک forbearance

پیشنهاد بهبود معانی