ادامه، تمدید
ادامه، مداومت، تعقیب، تمدید
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They asked for a continuation of the negotiations.
آنها درخواست ادامهی مذاکرات کردند.
the continuation of the boxing match after a short pause
از سرگیری مشتبازی پس از مکث کوتاه
This new road is a continuation of the old highway.
این راه جدید دنبالهی بزرگراه قدیمی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «continuation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/continuation