فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Continuative

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    مداوم، دنباله‌دار، از سرگیر، مستمر، استمراری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد continuative

  1. noun An uninflected function word that serves to conjoin words or phrases or clauses or sentences
    Synonyms: conjunction, conjunctive, connective

ارجاع به لغت continuative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «continuative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/continuative

لغات نزدیک continuative

پیشنهاد بهبود معانی