با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Conjunctive

kənˈdʒʌŋktɪv kənˈdʒʌŋktɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective
ربط‌دهنده، حرف ربط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun adjective
عطفی
- The word "consequently" is a conjunctive adverb.
- واژه‌ی "consequently" "حرف قید ربطی" است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conjunctive

  1. noun An uninflected function word that serves to conjoin words or phrases or clauses or sentences
    Synonyms: conjunction, connective, continuative
  2. adjective Involving the joint activity of two or more
    Synonyms: concerted, conjunct, cooperative
  3. adjective Serving or tending to connect
    Antonyms: disjunctive

ارجاع به لغت conjunctive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conjunctive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conjunctive

لغات نزدیک conjunctive

پیشنهاد بهبود معانی