سومشخص مفرد:
concertsوجه وصفی حال:
concertingصفت تفضیلی:
more concertedصفت عالی:
most concertedمجتمعاً، باهم، موزون، همنوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the concerted effort of all citizens
کوشش هماهنگ همهی شهروندان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «concerted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concerted