فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Concerted Effort

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

تلاش هماهنگ

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

A concerted effort is needed to solve this problem.

برای حل این مشکل به یک تلاش هماهنگ نیاز است.

They achieved success through a concerted effort.

آنها از طریق یک تلاش هماهنگ به موفقیت دست یافتند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت concerted effort

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concerted effort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concerted-effort

لغات نزدیک concerted effort

پیشنهاد بهبود معانی