آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۱ شهریور ۱۴۰۴

    Mutual

    ˈmjuːtʃuəl ˈmjuːtʃuəl

    معنی mutual | جمله با mutual

    adjective C1

    متقابل، دوجانبه، دوسره، دوطرفه، مشترک

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    A deep mutual respect and understanding developed between them.

    درک و احترام متقابل و عمیقی بین آن‌ها شکل گرفت.

    Their animosity was mutual; neither of them liked the other.

    دشمنی آن‌ها دوجانبه بود. هیچ کدام از دیگری خوشش نمی‌آمد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The feeling of respect was mutual between the teacher and the student.

    احترام بین معلم و دانش‌آموز مشترک بود.

    They found a solution that was to their mutual benefit.

    آن‌ها راه‌حلی پیدا کردند که سودش دوسره بود.

    mutual respect

    احترام متقابل

    mutual property

    ملک مشاع

    mutual consent

    رضایت دو طرفه

    oh, how sweet it would be if love were mutual...

    چه خوش بی‌ مهربانی هر دو سر بی ...

    mutual enemies

    دو دشمن متقابل

    our mutual friend

    دوست مشترک ما

    mutual effort

    کوشش دوجانبه

    noun countable

    تعاونی (مؤسسه‌ی مالی که اعضای آن مالکانش هستند نه سهام‌داران)

    همچنین می‌توان از mutual company استفاده کرد.

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Unlike banks, mutuals are owned by their members.

    برخلاف بانک‌ها، تعاونی‌ها متعلق به اعضای خود هستند.

    Profits generated by the mutual are reinvested for the members' benefit.

    سود حاصل از تعاونی برای منافع اعضا دوباره سرمایه‌گذاری می‌شود.

    noun countable

    دوست مشترک (بین دو نفر)

    همچنین می‌توان از mutual friend استفاده کرد.

    Since they're both friends with Sepehr, he's become a mutual.

    ازآنجایی‌که هر دوی آن‌ها با سپهر دوست هستند، او به دوست مشترک تبدیل شده است.

    He introduced me to a few of his friends, and now we have several mutuals.

    او مرا به چند نفر از دوستانش معرفی کرد و اکنون چندین دوست مشترک داریم.

    noun countable

    شبکه‌های اجتماعی دنبال‌کننده‌ی مشترک (زمانی که دو نفر در فضای مجازی یکدیگر را دنبال می‌کنند)

    همچنین می‌توان از mutual follower استفاده کرد.

    I only share my private stories with my closest mutuals.

    من استوری‌های خصوصی‌ام را فقط با دنبال‌کننده‌های مشترکم به اشتراک می‌گذارم.

    She's a mutual on Twitter, so I see her posts often.

    او در توییتر دنبال‌کننده‌ی مشترک من است، بنابراین پست‌هایش را زیاد می‌بینم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mutual

    1. adjective shared, common
      Synonyms:
      common joint public collective united connected related interactive reciprocal interdependent associated bilateral two-sided interchanged interchangeable dependent respective returned give-and-take given and taken partaken participated requited reciprocated conjoint conjunct correlative intermutual convertible communal
      Antonyms:
      separate distinct detached dissociated unshared

    لغات هم‌خانواده mutual

    • adjective
      mutual
    • adverb
      mutually

    سوال‌های رایج mutual

    صفت تفضیلی mutual چی میشه؟

    صفت تفضیلی mutual در زبان انگلیسی more mutual است.

    صفت عالی mutual چی میشه؟

    صفت عالی mutual در زبان انگلیسی most mutual است.

    معنی mutual به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی mutual در زبان فارسی به «متقابل» یا «دوجانبه» ترجمه می‌شود.

    این واژه به حالتی اشاره دارد که در آن دو یا چند طرف با هم احساس، عمل یا منافع مشترک دارند و تعامل آن‌ها بر اساس همکاری و تبادل متقابل شکل می‌گیرد. مفهوم mutual بر اصل برابری و توازن در ارتباطات انسانی، تعاملات اجتماعی و حتی مبادلات اقتصادی تأکید دارد و نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ای است که بر اساس منافع و احترام متقابل بنا شده است.

    در روابط انسانی و اجتماعی، mutual اهمیت ویژه‌ای دارد. وقتی دو نفر یا گروهی رفتار متقابل و احترام‌آمیز نسبت به یکدیگر دارند، اعتماد و همدلی شکل می‌گیرد. چنین روابطی نه تنها به رشد فردی کمک می‌کند، بلکه موجب ایجاد شبکه‌های اجتماعی مستحکم و پایدار می‌شود. مثال‌های رایج شامل دوستی متقابل، همکاری کاری و حمایت دوجانبه در خانواده یا جامعه است، جایی که هر طرف نسبت به نیازها و حقوق طرف دیگر حساس و پاسخگوست.

    از منظر روان‌شناسی، روابط mutual به سلامت روان افراد کمک می‌کند. تجربه‌ی احساس پذیرش، درک و حمایت متقابل باعث کاهش استرس، افزایش رضایت از روابط و تقویت احساس تعلق می‌شود. تعاملات دوجانبه و متقابل، پایه‌ای برای ارتباطات مؤثر و حل تعارض‌ها به شیوه‌ای سالم فراهم می‌آورند و نشان می‌دهند که تعادل و احترام در روابط، نقش کلیدی در پایداری آن‌ها دارد.

    در زندگی روزمره، mutual به شکل‌های مختلف دیده می‌شود. در محیط کاری، همکاری متقابل بین همکاران باعث افزایش بهره‌وری و خلق محیطی مثبت می‌شود. در روابط دوستانه یا خانوادگی، مشارکت دوجانبه در فعالیت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها باعث رضایت بیشتر و کاهش سوءتفاهم‌ها می‌گردد. حتی در مبادلات اقتصادی یا اجتماعی، درک منافع متقابل و ایجاد توافق‌های دوجانبه، پایه‌ای برای موفقیت و تعامل پایدار است.

    از منظر فرهنگی و آموزشی، مفهوم mutual بر اهمیت احترام متقابل و همکاری در جوامع انسانی تأکید می‌کند. این واژه به افراد می‌آموزد که تعامل سالم و موفق، نیازمند توجه به حقوق و منافع دیگران است و تنها در شرایط تبادل متقابل، رابطه‌ای پایدار و مؤثر شکل می‌گیرد. mutual نه تنها یک ویژگی اخلاقی و اجتماعی است، بلکه بنیان بسیاری از روابط موفق و مثبت انسانی در سطح فردی و جمعی نیز محسوب می‌شود.

    ارجاع به لغت mutual

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mutual» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mutual

    لغات نزدیک mutual

    • - muttonhead
    • - muttony
    • - mutual
    • - mutual friend
    • - mutual fund
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.