فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Convertible

kənˈvɜrːt̬əbl kənˈvɜːtəbl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

قابل‌تبدیل، تغییر‌پذیر، قابل‌تسعیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Heat is convertible into electricity.

حرارت را می‌توان تبدیل به الکتریسته کرد.

convertible currency

پول قابل‌تسعیر، پول قابل‌تبدیل

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد convertible

  1. adjective changeable
    Synonyms:
    changeable adjustable adaptable modifiable exchangeable switchable swappable

ارجاع به لغت convertible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convertible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/convertible

لغات نزدیک convertible

پیشنهاد بهبود معانی