امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Changeable

ˈtʃeɪndʒəbl ˈtʃeɪndʒəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more changeable
  • صفت عالی:

    most changeable

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective C1
تعویض‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
دگرگون شدنی، دگرگون‌پذیر، متلون، تغییر‌پذیر، ناپایدار
- In spring the weather is very changeable.
- در بهار هوا بسیار متغیر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد changeable

  1. adjective erratic
    Synonyms: agitated, capricious, changeful, commutative, convertible, fickle, fitful, flighty, fluctuating, fluid, impulsive, inconstant, indecisive, irregular, irresolute, irresponsible, kaleidoscopic, mercurial, mobile, movable, mutable, permutable, protean, restless, reversible, revocable, shifting, skittish, spasmodic, transformable, transitional, uncertain, unpredictable, unreliable, unsettled, unstable, unsteady, vacillating, vagrant, variable, variant, varying, versatile, volatile, wavering, whimsical
    Antonyms: certain, changeless, constant, fixed, lasting, reliable, stable, steady, sure, unchangeable, undeviating

لغات هم‌خانواده changeable

ارجاع به لغت changeable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «changeable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/changeable

لغات نزدیک changeable

پیشنهاد بهبود معانی