آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Joint

    dʒɔɪnt dʒɔɪnt

    شکل جمع:

    joints

    معنی joint | جمله با joint

    noun countable B2

    درزه، بند‌گاه، بند، مفصل، پیوندگاه، زانویی، لولا

    the joints of the finger

    بندهای انگشت

    She suffers from stiff joints.

    او از سختی مفاصل رنج می‌برد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the joint between two pieces of wood

    محل اتصال دو قطعه چوب

    He filled the brick joints with white cement.

    او درز میان آجرها را با سیمان سفید پر کرد.

    a joint in a pipe

    بست لوله

    Cracks appeared at the joints between the new cement and the old.

    در حد فاصل بین سیمان تازه و قدیمی درزهایی پدیدار شد.

    noun countable

    (گوشت) شقه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    a joint of beef

    یک شقه گوشت گاو

    noun countable

    میخانه، خانه، ساختمان

    Each night he visits a different joint.

    هر شب به محل عیاشی دیگری می‌رود.

    come on over to my joint

    به خانه‌ی من بیا

    noun countable

    زندان، هلفدانی

    He spent several years in the joint.

    او چند سال در زندان بود.

    noun countable

    سیگار ماری‌جوانا

    They smoked two joints.

    آن‌ها دو سیگار ماری‌جوانا کشیدند.

    adjective

    مشترک، توأم، شرکتی، مشاع، شریکی

    joint declaration

    اعلامیه‌ی مشترک

    joint property

    ملک مشترک (مشاع)

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    joint winners

    برندگان دوگانه

    joint ownership

    مالکیت مشترک

    a joint account

    حساب (بانکی) مشترک

    verb - transitive

    گوشت را شقه کردن

    a jointed chicken

    (گوشت) مرغ شقه‌شده (با استخوان)

    verb - transitive

    (با همبند یا لولا و غیره) وصل کردن، پهلوی هم قرار دادن

    jointed boards

    تخته‌های به هم وصل‌شده

    The stones are jointed nicely.

    سنگ‌ها خوب به هم جور شده‌اند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a jointed doll

    عروسک مفصل‌دار (خم‌شو)

    The table's legs are jointed.

    پایه‌های میز تاشو هستند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد joint

    1. adjective shared, combined
      Synonyms:
      common united public mutual collective combined joined cooperative concerted consolidated conjoint hand in hand conjunct intermutual
      Antonyms:
      separate single unshared uncombined disjoint
    1. noun intersection, juncture
      Synonyms:
      junction meeting point connection link tie union juncture nexus node hinge bend elbow confluence concourse coupling bond splice seam knot bridge copula hyphen suture bracket articulation conjuncture interconnection abutment vinculum impingement tangency swivel crux
    1. noun cheap hangout
      Synonyms:
      bar tavern club dive hole in the wall honky-tonk roadhouse juke joint

    Idioms

    out of joint

    1- (استخوان) دررفته 2- درهم و برهم، بلبشو

    سوال‌های رایج joint

    شکل جمع joint چی میشه؟

    شکل جمع joint در زبان انگلیسی joints است.

    ارجاع به لغت joint

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «joint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/joint

    لغات نزدیک joint

    • - joiner
    • - joinery
    • - joint
    • - joint account
    • - joint chiefs of staff
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.