آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Joined

سوم‌شخص مفرد:

joins

وجه وصفی حال:

joining

معنی joined | جمله با joined

adjective B1

متصل‌شده، به‌هم‌متصل، به‌هم‌پیوسته، پیوندیافته، ملحق‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the joined pieces

قطعات به‌هم‌متصل

the joined rivers

رودخانه‌هایِ به‌هم‌پیوسته

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد joined

  1. adjective linked
    Synonyms:
    connected related combined associated attached united coupled paired merged mixed blended intertwined interdependent involved interfused intermixed mingled allied affiliated akin conjoined interlaced entwined amalgamated federated conjugated hitched affixed banded married wedded inseparable bracketed interallied confederated cemented welded fused put together touching stuck together unified interclasped accompanying cognate

سوال‌های رایج joined

وجه وصفی حال joined چی میشه؟

وجه وصفی حال joined در زبان انگلیسی joining است.

سوم‌شخص مفرد joined چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد joined در زبان انگلیسی joins است.

ارجاع به لغت joined

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «joined» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/joined

لغات نزدیک joined

پیشنهاد بهبود معانی