فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Akin

əˈkɪn əˈkɪn

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective

وابسته، یکسان

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

It was akin to dying and becoming alive again.

مثل مردن و دوباره زنده شدن بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد akin

  1. adjective related or connected
    Synonyms:
    related connected similar like comparable analogous allied corresponding kindred affiliated cognated parallel consonant connate agnate incident
    Antonyms:
    unrelated disconnected unconnected alien

ارجاع به لغت akin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «akin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/akin

لغات نزدیک akin

پیشنهاد بهبود معانی