سومشخص مفرد:
connectsوجه وصفی حال:
connectingبسته، متصل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The two wires were connected.
دو سیم بههم وصل بودند.
He presented a connected view of the problem.
نظریهی هماهنگ و مستدلی دربارهی آن مسئله ارائه داد.
He is connected with the Shaybani's.
او با شیبانیها نسبت دارد.
پارتی دار، دارای دوست و آشنای زیاد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «connected» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/connected