با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Connectedness

kəˈnektədnəs kəˈnektədnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    پیوستگی، ارتباط
    • - the connectedness of American business life and American sport
    • - پیوستگی زندگی تجاری آمریکایی و ورزش آمریکایی
    • - The book's theme is the conflict between connectedness, a product of the revolution in communications and technology, and the ideology of freedom.
    • - موضوع این کتاب تضاد بین پیوستگی، محصول انقلاب در ارتباطات و فناوری، و ایدئولوژی آزادی است.
  • noun uncountable
    احساس تعلق یا وابستگی به یک فرد یا گروه خاص، همبستگی
    • - It's about partnering, trust, and connectedness.
    • - درباره‌ی مشارکت، اعتماد و همبستگی است.
    • - Without connectedness, people feel a sense of isolation and lack of purpose.
    • - بدون همبستگی، افراد انزوا و بی‌هدفی را احساس می‌کنند.
  • noun uncountable
    ریاضی همبندی
    • - Connectedness is one of the principal topological properties that are used to distinguish topological spaces.
    • - همبندی یکی از ویژگی‌های توپولوژیکی اصلی است که به‌منظور تمایز فضاهای توپولوژیکی از آن استفاده می‌شود.
    • - simple connectedness
    • - همبندی ساده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد connectedness

  1. noun A relation between things or events (as in the case of one causing the other or sharing features with it)
    Synonyms: connection, link, connexion
    Antonyms: disconnectedness, unconnectedness

لغات هم‌خانواده connectedness

ارجاع به لغت connectedness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «connectedness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/connectedness

لغات نزدیک connectedness

پیشنهاد بهبود معانی